علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

,"نقد برخي از ديدگاه‌هاي انديشمندان غربي در مورد عقلانيت، حقوق بشر، دموكراسي و مباني مربوط به علوم انساني رايج در غرب است. در اين اثر سعي بر آن است برخي از بنيادهاي فكري جهان غرب در زمينه برخي از مسايل اجتماعي با استناد به ادله عقلي و مباني سياست ومسايل اجتماعي دين اسلام، به نقد كشيده شده و چالش‌هاي فكري كه غرب در اين زمينه با آن‌ها دست به گريبان است، تبيين شود. از اين رو نگارنده به نقد و ارزيابي مباحثي همچون: حقوق بشر، سكولاريزم، نسبت بين حق و قدرت سياسي، دموكراسي و نسبت آن با حق مردم، حدود و معيار حقوق، حذف دين از عرصه‌هاي سياست و اجتماع، مشروعيت حكومت و قدرت، مدرنيته و نسبت آن با نظام بردگي، آزادي و ماهيت ان، برابري و نسبت آن با ارزش‌هاي انساني، پراگماتسم حقوقي و اخلاقي، سبك مديريت مدرن، حقوق طبعي انسان‌ها، نسبت بين حق و تكليف و برخي ديگر از بنيادهاي علوم انساني پرداخته و مباني فكري آنان را در اين زمينه به چالش كشيده است."